صبح صادق

آنچه از خداوند به انسا ن می رسد همگی از فضل خداست ولی فضیلت نیست !

اگر انسان زیبایی دارد ، این زیبایی از فضل خداست ولی فضیلت نیست

بلكه مایه ی آزمایش اوست !

اگر انسان نبوغ و استعدادی خاص دارد ، از فضل خداست

ولی فضیلت نیست ، بلكه وسیله آزمایش اوست !

نگاه صحیح به نعمات الهی موجب می شود تا غرور و حسادت ازبین رفته

و جای خود را به احساس مسئولیت دهد

همان كه در یوم الفصل از ماسؤال می شود :

ثم لتسئلن یومئذ عن النعیم (سوره تكاثر )

ویل للمطففین وای بر كم فرشان (ظلم اقتصادی )

ویل لكل همزه لمزه

ویل للمصلین

جالب انكه وقتی در مورد ظالم فرهنگی سخن به میان می آید در یك آیه سه بار نفرین می فرمایند

در ایه 79 سوره بقره كه در باره ظلم فرهنگی است

خداوند سه بار واژه ویل آورده شده است

كه به معنی تهدید و هشدار و نفرین از سوی خداوند است

آنقدر مسائل فرهنگی مهم است كه خداوند در مورد گناه در این زمینه سه بار تهدید می فرمایند .

تا شاید همان مقدار كه نگران ظلم ها و كمبود های اقتصادی هستیم

گوشه چشمی به مسائل فرهنگی داشته باشیم …!

خداوند در قرآن در رابطه با مدعیان دروغین در آیه 79 سوره بقره می فرمایند :

فَوَیْلٌ لِلَّذینَ یَکْتُبُونَ الْکِتابَ بِأَیْدیهِمْ ثُمَّ یَقُولُونَ هذا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ

لِیَشْتَرُوا بِهِ ثَمَناً قَلیلاً فَوَیْلٌ لَهُمْ مِمَّا کَتَبَتْ أَیْدیهِمْ وَ وَیْلٌ لَهُمْ مِمَّا یَکْسِبُونَ

پس وای بحال کسانی که کتاب را با دست خود می نویسند و

آن گاه می گویند این کتاب از ناحیه خداست تا باین وسیله بهایی اندک بچنگ آورند

پس وای بر ایشان از آنچه که دستهاشان نوشت و وای بر آنان از آنچه بکف آوردند .

برخی از سفارشات آیت الله قاضی ره:اول روخوانی قرآن.می فرمودند قرآن را خوب و صحیح بخوانید.توصیه دیگر ایشان راجع به دوره تاریخ اسلام بود.می فرمودند یک دوره تاریخ اسلام را از ولادت حضرت پیغمبر(ص) تا 255 هـ.ق یا 260 هـ.ق بخوانید.و بعد از عمل به این ها می فرمودند برو نمازشب بخوان!اما نماز شب پس هیچ چاره و گریزی برای مۆمنین از آن نیست،و تعجب از کسی است که می خواهد به کمال دست یابد ودر حالی که برای نماز شب قیام نمی کند و ما نشنیدیم که احدی بتواند به آن مقامات دست یابد مگر به وسیله نماز شب. »علامه طباطبایی می فرمودند: « چون در نجف اشرف برای تحصیل مشرف شدم، از نقطه نظر قرابت و خویشاوندی گاه گاهی به محضر مرحوم قاضی شرفیاب می شدم تا یک روز در مدرسه ای ایستاده بودم که مرحوم قاضی از آن جا عبور می کردندچون به من رسیدند، دست خود را روی شانه من گذاردند و گفتند: ای فرزند! دنیا می خواهی نماز شب بخوان، آخرت می خواهی نماز شب بخوان! »

حضرت موسی بن جعفر(علیه السلام) به یکی از یاران باصفای خود به هشام سپاه عقل و سپاه جهل را ترسیم فرمودند:

سپاه عقل سپاه جهل

صبر و تحمل عجله و بی تابی

حلم و بردباری سفاهت و ابلهی

رحمت و رافت قساوت و سنگدلی

امر به معروف و نیکی رغبت به منکر به بدی

نظافت و پاکیزگی کثافت و قذارت

اقتصاد و میانه روی اسراف و زیاده روی

وقار و متانت سبکسری و خفت

سخاوت و کرم بخل و تنگدستی

فراست و هوشیاری احمقی و غباوت

عفو و گذشت کینه و بغض

صبر و استقامت جزع و اضطراب

تفکر و اندیشه سهو و اشتباه

طاعت و فرمانبرداری معیت و نافرمانی

اینها قسمتهایی از سربازان عقل و جهل بود.امام(علیه السلام) در پایان فرمود: هشام همه ی این کمالات و سپاهیان عقل جز در انبیاء و اوصیای پیامبران یا مؤمنی که ایمان او به مرحله آزمایش و امتحان رسیده است و جمع نمی شود و اگر در برخی از افراد با ایمان قسمتی از این کمالات باشد سعی و کوشش نماید تا آن را تکمیل نمایدو او سپاه جهل خود را برهانددر چنین صورت در مقام والاتری در صفوف انبیاء و اوصیای آن قرار خواهد گرفت_(تحف العقول)